"دوســـتــت دارم" را براي هر دويمان فرستادي !!
هم مــــن !!
هـــــم او !!!
خيـــانت مي كـــــردي يا عــدالــَت !!??

بـا مـن بمــان...
آنان که رفتنشان را طاقت آوردم
" تــــو "
نـبـودنــد....
خدا را دوست بدار ...
حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . .
دلم یک دنیا تنهایی میخواهد
با یه عالمه تو
و تمام گوشه کنارهای اغوشت
صبح كه بيدار شدي
كدامين نقاب را بر مي داري؟
فصل نقابهاست...
انگار كسي ما را بي نقاب نمي بيند
اگر روي واقعي داشته باشيم
كسي ما را نمي پسندد
به دنبال لحظه ايم كه تمام نقابها از چهره ها برداشته شود
ايا آن روز هيچ "خودي" باقي خواهد ماند؟

گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود
اما ماندنی بود
همین بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود

غریب تر از زنی که اشک می ریزد؛
مردیست که هنوز نمی داند چگونه او را آرام کند ...
-------------------------
دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟
من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟
ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد
با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟
مصرعی از قلب من
با مصرعی از قلب تو
شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق
کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند
انگار در پس تنهایی
انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد
به وسعت لبخند آهنگین می شوم ...
نت های آرام ، کوتاه و مداوم ...
لحظه دلنشین می شود
آرام می شوم
....
برای توووووووو ........
برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . .
برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی
تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی
توقعــ زیادیــ نیستــ خواستنــ امنیتـ آغوشـ
تــــــــــــــو
و....
عشقیـــ کهــ زیر خطـ کمـــربنـد نباشــــــد
!!!!!
نمی دونم از کــجا شروع کنم قصه تلخ ســـــادگیمـــو
نمی دونم چرا قسمت می کنم روزای خوب زندگیمو
چــــــرا تو اول قصه همه دوســـــــــم مــــــــــــی دارن
وسط قــــــــــصه می شه سر به سر من مـــی ذارن
تا می خواد قـــــصه تموم شه همه تنهام مــی ذارن
مــــــی تونم مثل همه دورنگ بـــــاشم دل نــــبازم
مــــــی تونم مثل همه یه عـــــشق بادی بــــسازم
تا با یک نـــــیش زبــــــون بترکه و خراب بـــــــــــشه
تا بـــــــیان جمعش کنن حباب دل ســــــــراب بشه
مــــــی تونم بازی کنم با عشق و احساس کسی
مـــــــی تونم درست کنم تـــــــرس دل و دلواپسی
مــــــــی تونم دروغ بگم تا خودمو شــــــــیرین کنم
مــــــــی تونم پشت دلا قایم بشم کــــــــمین کنم
ولی با این همه حــــــــرفا باز مـــــــــــنم مثل اونام
یه دروغگو مـــــــی شم همیشه ورد زبــــــــــــــونا
یه نفر پیدا بـــــــشه به مـــــــــن بگه چیکار کــــنم
با چه تیری اونی که دوسش دارم شکار کنم ؟؟؟؟
من باید از چی بفهمم چه کسی دوسم داره ؟؟؟
توی دنیا اصلا عشق واقعی وجود داره .........؟؟؟
بهترین سخنان برای عشاق
دلـــــــــــــــم تنگهــــــــــــــ....
وقتی نمیدونی تو دلت چی میگذره !
وقتی نمیدونی از این دنیای لعنتی چی میخوای!
وقتی قبل از اینکه چیزی رو بخوای اون چیز نابود میشه !
وقتی همهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باهات قهرند!
وقتی نفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرین شده ای !
چه دلیلی داره که ارزوییـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داشته باشی؟
چه دلیلی داره چیزی رو دوستـــــــــــــــــــ داشته باشی ؟
چه دلیلی داره به زندگیــــــــــــــــــــــ ادامه بدی؟
جوکستان / بهترین جوکهای سال / مطالب مفرح وشاد
باور تلخ نبودنت...
تاوان کدامین اشتباه بود؟
تو گفتی بمان و من ماندم...
اکنون که تو رفته ای...
من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی
خود خیره شده ام...
و نمیدانم اخر چه خواهد شد...
میروی و من نگاهت میکنم...
تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...
یک عمر برای گریستن وقت دارم...
اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...
و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
حس تو ، نبض تو ، دست تو ، خاطره شد
عشق تو ، یاد تو ، اسم تو ، خاطره شد
مثل یه قصه زیبا ، مثل یه خواب کوتاه
من اسم تو گذاشتم قشنگترین اشتباه
ادامه مطالب
من پذیرفتم شکست خویش را
پندهای عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
می روم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم
می روم از رفتنم دل شاد باش
از عذاب دیدنم آزاد باش
ادامه مطالب
سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تو بودی از برای عشقم آغاز
تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز
.
.
.
مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن
زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن.
.
.
.
زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع ، در ذهن بجز تو آفریدن ممنوع
غیر از تو ورود دیگران در قلبم ، عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ، ممنوع!
.
.
.
دوستت دارم شاهدی ندارم جز کوچه پس کوچه های خلوت دل!
.
.
.
با تو زمستان هم لحظه ها شکوفه می زنند انگار که هر ثانیه آغاز بهاری است
برای رسیدن به ” تو “
.
.
.
آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیند یشم که همین دوست داشتن زیباست
.
.
.
آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست ، گوشه ی قلبت را بنگر ،
من آنجا به انتظارت هستم
.
.
.
کاش میشد در سایه ی مژگانت ، لحظه ای به تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم
.
.
.
زندگی ابرهایی است با نام وفا میریزد به جویی به نام صفا
میرود به رودی به نام عشق میرسد به دریایی به نام وداع
.
.
.
جانا ز دست عشق تو ، یک دم نباشد راحتم / هر شب خیالت را کشم ، ای ماه تابان در برم
.
.
.
مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت. روان پزشک پاسخ داد : در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی ، مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم!!!
.
.
.
بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را
می نویسم بی تو بودن های من پایانم است / بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را
.
.
.
روزگاری او را می جستم، خود را می یافتم اکنون خود را می جویم، او را می یابم
.
.
.
من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم
.
.
.
سرنوشتم اگر اینست که می بینم حکم تغییر قضا را به که باید گفت؟
آی خط خوردگی صفحه پیشانی من! این همه خط خطا را به که باید گفت . . . ؟
.
.
.
از لحظه های طی شده حظی نبرده ایم / خودرا به دست شاید و اما سپرده ایم
بشمار لحظه لحظه ی عمر گذشته را / هر چند ســـــال بود همانقدر مرده ایم
.
.
.
گفتی به ماه نگاه کن یاد من باش به یاد لحظه های سرد من باش
انگار روزو شبم بی ماه نمیشه به خدا یادتم بی ماه همیشه
.
.
.
تنگی نفست را، نینداز گردن آلودگی، دلت را ببین، کجا گیر کرده…
ادامه مطالب
s
نظرات شما عزیزان: